حال ۷ ویژگی این روش برنامه ریزی را توضیح داده و تفاوت های آن را با روش های متداول دیگر تبیین می کنیم :
۱)توجه به گذشته در کنار توجه به حال و آینده
در ۴ تا ۵ هفته ابتدایی،اعداد و ارقامی که در جدول برنامه ریزی خود ثبت می کنید، عمدتاً مربوط به فعالیت های گذشته شماست. در ظاهر این کار خلاف عقل و منطق به نظر می رسد. ممکن است بگویید: “من می خواهم برنامه خود را برای آینده تنظیم کنم و می خواهم الگویی داشته باشم تا رفتار خود را در طول روزها و هفته های آینده تنظیم کنم، پس چرا باید به گذشته توجه کنم؟ آیا این کار غیر عادی و غیر منطقی نیست؟”جواب این است: “ابتدا امکانات خود را بشناسید. بدون شناخت دقیق توانایی ها، نمی توانید برنامه ای واقع بینانه تدوین نمایید. برای شناخت توانایی های خود باید به عملکرد گذشته تان توجه کنید.
برای آن که بهتر قانع شوید، از تجربه خودتان کمک می گیریم. شاید شما تا به حال برنامه هاییی را تنظیم کرده کرده باشید.
اگر این طور است به این سوال جواب دهید. برنامه ای را که نوشته اند، تنها ۴ یا ۵ درصد توانسته اند آن را بیش از دو هفته ادامه بدهند. به راستی اشکال کار کجاست؟ بسیاری از دانش آموزان فکر می کنند اشکال در این است که آنها بی تجربه اند و راه صحیح تنظیم برنامه را نمی دانند و اگر به فردی با تجربه مراجعه کنند مشکل حل می شود. به همین دلیل به افراد مورد اطمینان مراجعه کرده و از آنها می خواهند که برایشان برنامه بنویسند. این فرد، یا ولی دانش آموز است یا معلم او و یا یکی از افراد فامیل و دوستان اوست که در تحصیلات خود موفق بوده است.
آیا می دانید سرنوشت این برنامه چیست؟ دقیقاََ مانند برنامه ای که خود دانش آموز تنظیم کرده است، اجرا نخواهد شد و بر روی صفحه کاغذ باقی خواهد ماند. اشکال کار کجاست؟ چرا برنامه آموزشی که شما (یا حتی افراد با تجربه تر) برای روزها و هفته های بعد تنظیم می کنید، اجرا نمی شود؟
این برنامه ها همگی یک اشکال اساسی دارند: آنها بر مبنای توانایی و امکانات واقعی شما استوار نشده اند. این برنامه ها خوش بینانه و بلند پروازانه تنظیم می شوند. مثلا در برنامه روز شنبه می نویسید: “از ساعت ۶ الی ۸ صبح فیزیک می خوانم . از ساعت ۸ تا ۱۰ دیفرانسیل مطالعه می کنم، از ساعت ۱۰ تا ۱۲/۵ شیمی می خوانم،فقط نیم ساعت نهار می خورم! بلافاصله درس را شروع می کنم و…”.اما شما با این انسان تخیلی از زمین تا آسمان فرق دارید. شما نمی توانید به صورت بی وقفه درسی را پس از درس دیگر مطالعه کنید. حتماََ در اثنای مطالعه خود استراحت می کنید و ممکن است پرش ذهن داشته باشید و یا ممکن است در آن ساعت،برنامه ای خاص از تلویزیون نگذارد که شما درس بخوانید. در ضمن به درجات مختلف هم از تنبلی و بی ارادگی رنج می برید.
اشکال این برنامه های از پیش طرح شده این است که بر اساس توانایی و امکانات شما تنظیم نشده اند وغیر واقع بینانه هستند. شما نمی توانید برنامه مطالعه و زندگیتان را فقط بر اساس آرزوها تمایلات خود تنظیم کنید.برای تنظیم یک برنامه آموزشی واقع بینانه، لازم است ابتدا توانایی و ویژگی های کاری خودتان چه خوب باشد چه بد، به طور دقیق بشناسید و این کار تنها با ثبت ساعات مطالعه در چند هفته ابتدایی امکان پذیر خواهد بود.
توجه به گذشته و ثبت ساعات مطالعه تان در روزهای قبل دو فایده دیگر نیز دارد:
۱٫وقتی ساعت مطالعه تان را می نویسید نا خوادآگاه ترغیب می شوند که در روزهای بعد بهتر کار کنید و ضعف هایتان را جبران نمایید، یعنی انگیزه تان افزایش می یابد.
۲٫با ثبت عملکرد قبلی خود، بازده (راندمان) کار خود را به دست می آورید و مثلا متوجه می شوید که در ۱ ساعت مطالعه، چند صفحه یا چند تست یا چند سوال را کار کرده اید.
نتیجه این که توجه به گذشته و حال،سه مزیت مهم زیر را در بر دارد:
۱٫آگاهی از توان مطالعاتی (روزی چند ساعت درس می خوانید)
۲٫افزایش انگیزه برای بهبود عملکرد بعدی (معمولا سعی می کنید در هفته ی بعد بیشتر یا عمیق تر مطالعه کنید)
۳٫تشخيص بازده عملكرد مطالعاتي (در هر ساعت مطالعه چقدر بازده داريد)
با توجه كردن به گذشته و حال، كمك شاياني به خود از نظر شناخت استعداد، توانايي، پشتكار و … مي كنيد و
اين مسئله كمك مي كند تا برنامهريزي آينده را بر پايه اين شناخت استوار سازيد. همچنين با توجه به ارقام
درج شده در صفحه ارزيابيِ به دست آمده، ميتوانيد برنامه هفته آينده را واقع بينانهتر طرح ريزي كرده و آن را
اجرا كنيد.
۲) انعطاف پذيري بالا و پويايي آن
همان طور كه بعداً خواهيد ديد در اين نوع برنامه ريزي، در مرحله تهيه برنامه و اجراي آ ،ن انعطاف پذيري
بالايي وجود دارد و اين ويژگي به شما امكان ميدهد در هر زماني از اجراي برنامه، با توجه به زمان حال و
موقعيت هاي غير منتظره، برنامهتان را تغيير دهيد.( البته ملاك تغيير برنامه يا عدم تغيير آن، افزايش بهره وري و
استفاده بهتر از زمان ميباشد ).
۳)برنامه هر كس با ديگري تفاوت دارد و مخصوص خود اوست.
هيچ گاه نميتوان نسخه يكساني را براي همه دانش آموزان تنظيم كرد. البته اصولي هم وجود دارند كه براي همه
دانشآموزان يكسان است. مثلاً به دانش آموزان يك كلاس با توجه به برنامه كلاسي و آزمون هايشان ميتوان
نسخه يكساني به صورت پيشنهادي داد. يا اين كه همه دانش آموزان ابتدا بايد مفاهيم درسي را به خوبي
بياموزند و كتاب درسي را به طوركامل مطالعه كنند، سپس به سراغ مسائل تشريحي و بعد از آن به سراغ تست
زدن برو دن . يا اين كه لازم است همه دانش آموزان زحمت بسيار بكشند و هر چقدر هم خود را باهوش بدانند،
مطمئن باشند كه بدون تلاش و زحمت به نتيجه مطلوب نخواهند رسيد و بسياري اصول كلي ديگر …
دانش آموزان به دلايل مختلف با يكديگر متفاوتند، از جمله در زمينه هاي زير :
۱٫بهره هوشی ۲٫پایه درسی ۳٫نقاط قوت و ضعف در دوس مختلف ۴٫اهداف آموزشی ۵٫عادات و روش های مطالعه ۶٫شرایط و محیط تحصیل ۷٫میزان اغتماد به نفس و خود باوری و… بنابراین هر فرد باید برنامه ای مختص به خود داشته باشد.
آدم ها ماشین نیستند و نمی توان همه را در یک قالب ریخت. مخصوصا توجه کنید که الگو برداری از کارهای دوستانی که موفق بوده اند درست نیست. چه بسا کاری که برای کسی بسیار موثر و مفید است، برای دیگران کاملا مضر باشد. تصور کنید که فردی به بهترین متخصص چشم مراجعه می کند و دکتر بعد از معاینه، عینک خود را به چشم او می زند. آیا صرف این که آن دکتر بهترین متخصص شهر است آن فرد خوب خواهد شد؟ مسلما نه! (خواندن مصاحبه و روش مطالعه نفرات برتر کنکور را الگو قرار دادن !)
۴)واحد زمان برنامه ریزی یک هفته است.(بعد از توجه به چند هفته گذشته)
یکی از عوامل اجرا نشدن برنامه هایی که داوطلبان کنکور برای خود تنظیم می کنند،این است که برنامه را ساعت به ساعت و روز به روز می چینند. یعنی واحد زمانی برنامه ریزی را یک ساعت یا یک روز در نظر می گیرند. در زندگی واقعی ما استثناهایی بسیاری وجود دارد که سبب می شود نتوانیم هر روز در یک ساعت معین همان کاری را که می خواهیم انجام دهیم. ایت استثناها برای دانش آموزان به مراتب بیش از فارغ التحصیلان است. اگر برنامه ای به دلیل یکی از این استثناها چند روز اجرا نشود،برای همیشه بر روی کاغذ خواهد ماند.
ممکن است شما به دلایلی نتوانید در آن روز درس بخوانید،ولی می توانید این ضعف را در روزهای بعد جبران کنید. به نظر می رسد که یک هفته، واحد زمانی مناسب تری برای برنامه ریزی باشد. البته دلایل دیگری نیز برای انتخاب یه هفته به جای یک ساعت یا یک روز وجود دارد. اگر شما رفتار خود را در طول هفته بررسی نمایید، بهتر می توانید به عدم تعادل هایی که در کارتان وجود دارد پی ببرید و افراط و تفریط ها در کار خود بشناسید .
هنگامی که ساعات مطالعه دروس مختلف را در طول هفته جمع می کنید، تازه متوجه می شوید که آیا درسی را بیشتر از اندازه لازم مطالعه کرده اید یا نه. هر فرد اگر به حال خود رها شود، کاری را انجام می دهد که به آن علاقه بیشتری دارد و هنگام درس خواندن عملا به مطالعه دروسی می پردازد که در آنها موفق تر بوده و نمره بهتری کسب کرده است.
اما واضح است کاری که شما به آن علاقه بیشتری دارید،لزوما همان کاری نیست که برای اهداف آموزشی شما مناسب تر است.
زمانی که کار خود را به روز بررسی می کنید متوجه یه جانبه نگری ها و اشکالات کلی کارتان نمی شوید، اما وقتی عملکرد خود را طول هفته بررسی می کنید تا حدود زیادی تعادل و عدم تعادل کارهایتان مشخص می شود. برای آن که به هدف آموزشی خود برسید و در کنکور قبول شوید باید هر درس را به طور متعادل و به اندازه اهمیت همان درس مطالعه نمایید و با توجه به نقاط قوت و ضعفتان در آن درس و اهمیتی که در کنکور دارد، ساعت مطالعه آن درس تنظیم نمایید. وقتی واحد زمان برنامه ریزی را یک هفته در نظر بگیریم،مانند این است که منظره ای را از بالا تماشا کنیم، در نتیجه بهتر می توانیم جوانب کلی را تشخیص دهیم. علت این که ساعات مطالعه روزانه
نظرات